ساقی نامه

مَطَلَب طاعت و پیمان و صلاح از منِ مست / که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز اَلَست

ساقی نامه

مَطَلَب طاعت و پیمان و صلاح از منِ مست / که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز اَلَست

کوچ

يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۰۱ ب.ظ

زمان هاستی که از بیان تهیه کرده بودم داره تموم می شه و من دوست داشتم وبلاگم رو به وردپرس منتقل کنم. خیلی سر درنیاوردم که چطوری می تونم از این جا این کار رو انجام بدم.

چندین ماه پیش دامنه .com رو تهیه کرده بودم و وردپرس روش راه اندازی شده. تصمیم گرفتم به همونجا کوچ کنم. 

ظاهراً امکان این که از اینجا ریدایرکت کنم وجود نداره. نمی دونم بعد از اتمام زمانش، محتوایی که در این مدت اینجا گذاشتم از دست می ره یا نه. نوشته که فقط امکان اضافه کردن محتوای جدید رو ندارم. 

اولش که اینجا شروع به نوشتن کردم، خیلی با وردپرس آشنایی نداشتم. حالا بعد از حدود یک سال سر و کله زدن با سایت کاریم و آشنایی کمی با طراحی سایت و این چیزا، ترجیحم اینه در اون فضا کار کنم. دستم برای طراحی خونه‌م باز تره لبخند

سر فرصت حتماً برای اینجا فکری می کنم.

آدرسی که از این به بعد اونجا می نویسم:

ساقی نامه

  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۰۱
  • ساقی نبی لو

فایل صوتی حرفه ای گری/ اصلاحیه

چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۲۱ ب.ظ

پریروز در رابطه با فایل صوتی حرفه ای گری محمدرضا شعبانعلی یک پست منتشر کرده بودم که البته بعد از چند ساعت حذفش کردم.

در نوشتنش خیلی شتابزده عمل کرده بودم و دقیق یادم نیست که چی شد حتی بعد از اینکه دکمه انتشار رو زدم، حواسم پرت شد و مجددا چک نکردم که ببینم دقیقا چی نوشتم. شب که دوباره وبلاگو باز کردم و متنم رو خوندم، خیلی از خودم بخاطر این شتابزدگی ناراحت شدم. واقعا چندین ساعت حس بدش باهام بود...

  • ۰ نظر
  • ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۲۱
  • ساقی نبی لو

بخش‌های کوتاهی از کتاب هنر ظریف بی خیالی

دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۱۷ ب.ظ

بخش های کوتاهی از کتاب هنر ظریف بی خیالی رو اینجا با شما دوستان عزیزم به اشتراک می گذارم. شاید این کتاب رو خونده باشید اما خب من هم این بخش هاش رو بارها و بارها خوندم و خیلی دوستش دارم:

  • ساقی نبی لو

دیجیتال مارکتینگ یعنی حاضرجوابی؟

جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۰۸ ب.ظ

این نوشته بیشتر حالتِ درد دل و شاید غر زدن داشته باشه، به همین خاطر از ابتدا می گم که آگاهانه به خوندن ادامه مطلب بپردازید :)

کلاسِ سئو که تموم شد، وارد بخش دوم کلاس یعنی دیجیتال مارکتینگ شدیم. از ابتدای ترم استادِ سئو بهمون توصیه کرده بود که اهلِ بحث (نه جر و بحث) باشیم و از نقدِ (به‌جای) بزرگان نترسیم.

و من از اون روز خیلی خیلی رو رفتارِ این جامعه حساس شدم. شاید در اثرِ همین توصیه استاد بود که (بعضی) بچه های کلاس حس کردند هرچی صداشون بره بالاتر، دیجیتال مارکترتر هستن! و ضایع کردنِ همدیگه جلویِ جمع یک نقطه قوت برای یک دیجیتال مارکتر به حساب میاد. مخالفتِ الکی با حرفای همدیگه، نشونه استحکام و ثبات شخصیتیه.

  • ساقی نبی لو

شرح حال 1

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۸، ۱۰:۳۳ ق.ظ

راستش یکی از موانعی که باعث می شه دیر به دیر این جا بنویسم اینه که بنظرم حرفی برای گفتن ندارم. در واقع حرف مفید، نه صرفاً این که چه کردم و چه می کنم ولی خب دوست ندارم این جا خالی بمونه. برای همین ناچارم گاهی با همین پراکنده نویسی ها به روزش کنم، بلکه کم کم بتونم محتوای اثربخش بنویسم :)

این روزها بیشتر مشغول کارای سایتی که راه انداختیم هستم. در واقع هنوز برای پیش بردنش یک نفرم، منظورم کار آپدیت و گذاشتن محتوا و این جور چیزهاست و همین طور کار مربوط به طراحی سایت و سئو.

فضایی که توش کار می کنم شاید بیش از اندازه خشک و رسمی باشه اما دلم می خواست با این سایت یک جورایی ساختارشکنی کنم و مسیری رو برم که ایده آل خودمه، هرچند نمی شه آدم فقط به ایده آل های خودش فکر کنه چون وقتی قراره فعالیتی تبدیل به تجارت بشه، تنها نظر من مهم نیست منتها بنظرم می شه به مرور فضا رو تغییر داد...

  • ساقی نبی لو

جدی تر از قبل

جمعه, ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۴۰ ب.ظ

1.

شاید امسال اولین سالی بود که بعد از تولدم انقدر هنوز بهش فکر می‌کنم. بعد از گذشت 20 روز، هنوز شوکه‌ام.

راستش انقدری زندگی رو شوخی گرفته بودم که وقتی به خودم اومدم و دیدم که 25 ساله شدم، واقعاً حس عجیبی بهم دست داد؛ البته صادقانه اگر بخوام بگم، حس بدی پیدا کردم. انگار یهو باورم شد که واقعاً بزرگ شدم. واقعاً روزا و لحظه‌های خیلی جدی زندگیم رو دارم می‌گذرونم و از فکر اینکه به اندازه‌ی یک شخص 25 ساله، برای رشد و پیشرفت خودم تلاش نکردم، خیلی حس و حال غم‌انگیزی بهم دست میده.

  • ساقی نبی لو

راه‌های جدید

شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۱ ق.ظ

این روزها یک جورِ دیگه دارم قشنگیای زندگی رو حس می‌کنم. حقیقتش وقتی تو کلاس‌هایی که ثبت‌نام کردم حاضر می‌شم و با کلاسای دانشگاه مقایسه‌ش می‌کنم، واقعاً با خودم فکر می‌کنم ما چقدر از عمرمون رو اونجا تلف می‌کنیم. کارهای اساتید واقعاً خیلی ارزشمند و قابل احترامه و من اصلاً این رو زیر سوال نمی‌برم؛ بلکه فضای یادگیری و محتوای یادگیری منظورمه؛ محتواهایی که هیچ‌وقت بدردمون نخوردن و فقط مغزمون رو اشغال کردن.  کلاس‌های بی‌روح و بی‌نتیجه... بدون این که بشه ازشون در زندگی واقعی استفاده کرد.

  • ساقی نبی لو

رابطه ها

پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۳۷ ب.ظ

#برای_خود_نوشت smiley

- قواعد نگارشی رعایت نشده و ممکنه برای دوستان ِ نویسنده آزاردهنده باشه smileyheart

 

امشب داشتم پایِ تخته برای خودم انواع روابط رو مورد بررسی قرار میدادم. به یک سری نتایج رسیدم که البته جدید نیست ولی جدیه!

من روابط رو برای خودم به 5 دسته تقسیم کردم.

- خانواده

- عاطفی

- دوستی

- کاری

- آشنایی (در و همسایه، هم کلاسی و...)

  • ساقی نبی لو

مسئله این است :)

سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۸، ۰۳:۵۳ ب.ظ

خیلی وقتا پیش اومده وقتی در یک بحران کاری قرار گرفتم یا سرم خیلی شلوغ شده، کل کارای دیگه م رو تعطیل کردم و با خودم گفتم هر وقت این کار تموم شد میرم سراغشون. شاید همین اواخر (بعد خوندن کتاب هنر ظریف بی خیالی) به خودم اومدم که اصلا قرار نیست وضع تغییر کنه. من اگر قراره در مسیری که خودم دوسش دارم قرار بگیرم، دائما باید کار کنم و کار کردن هیچ وقت تموم نمیشه. نباید منتظر تموم شدن پروژه ها باشم تا برم سراغ یک تفریح یا کاری که دوسش دارم اما لزوماً به حرفه م مربوط نمیشه. 

قبلنا میخواستم سینما برم، می‌گفتم الان ذهنم درگیر یک پروژه ست

  • ساقی نبی لو

این روزها چه کار می‌کنم؟ 1

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۷ ق.ظ

- دارم تلاش می کنم کارهای ضروری که مدت هاست پشت گوش انداختم (کارهایی شبیه گرفتن کارت ملی جدید!) رو پیگیری کنم.

- تصمیم گرفتم تا وقتی مطمئن نیستم که قراره با گوشی فیلم ببینم یا پادکستی رو گوش بدم، با خودم هندزفری به بیرون خونه نبرم. شاید برای خیلی ها قابل درک نباشه ولی حالم خیلی بهتر از قبل شده. به دلیل گوش دادن بیش از حد به موسیقی با هندزفری(حتی موسیقی های بسیار زیبا و سنتی از همایون شجریان و شهرام ناظری و...)، یک جورایی دچار اعتیاد بهش شده بودم و من جزء اون دسته افرادی‌ام که باید چیزیو از دسترسم دور کنم تا به اعتیادم برنگردم! خلاصه این که از این اقدام خیلی راضی ام و فعلا قصد دارم بهش ادامه بدم...

  • ساقی نبی لو